پاييز و تولد استاد شجريان مبارك
...ديشب تمام نامه هايي كه به خودم ننوشته بودم را يكي يكي خواندم...چشمهايم همه اش دنبال دست خط تو بود...
زيبا...! تمام خاطراتي كه با رفتنت گفتي فراموشم ميشود... هر روز از پشت سرم دست روي چشمهايم ميگذارد...
...هر روز كه ميشود خيره به جايي كه هرگز نديدمش ناخن دلهره به دندان ميگيرم و شب تازه درست وقتي چشمهايم گرم خواب شده تازه يادم مي افتد كه مسواك...بايد خود را براي دلهره ي فردا آماده كنم...
درست يادم نمي آيد عصا بدست بودم عاشق شدم يا عاشق شدم عصا بدست گرفتم
...سيگار...
تنها سيگار نبودنت را تحمل پذير ميكند...راستي زيبا درست از عصر همان روز كه رفته اي سيگارم تمام شده